کنکوري بودم!
درس خواندم دانشجو شدم!
حراست دانشگاه را ديدم!
استاد شهوت پرست را ديدم!
دانشجوي فقير را ديدم!
حراست از کنار آقازاده ها فقط اجازه عبور داشت!
حراست براي ما حراست بود!
استاد ها فقط به سايز بر آمادگي ها نمره ميدانند!
آقازاده کلاس که دختر نبود، او ديگر چرا برگه سفيدش 20 ميشد؟
رفيق فقيرم در فکر پول بليطش بود،نيت خانه کرده بود!
آقازاده فکر تعويض ماشينش!
تفاوت را ديدم!
برچسب سياسي خوردم!
فريادم را خاموش کردم!
هم خواب استاد که زماني عشقم بود را تركش کردم!
سيگاري روشن كردم!
سيگار من بهمن بود!
سيگار آقازاده اصل بود!
مشروطي که شدم فهميدم،فرياد ها را خفه ميكنند!ديگر تصميم گرفتم چيزي نبينم!
4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/01/22 - 13:30